خروج از حزب دمکرات ایران!
چند روز پیش، یک دوستی در اروپا به من تلفن کرد و گفت می خواهد در مورد حزب دمکرات ایران صحبت کند. گفتم من در این حزب عضویتی ندارم و اگر قصد داری سوالی بکنی یا پیشنهاد و انتقادی داری به من نگو و با خود دوستان در حزب تماس بگیر! با تعجب جواب داد: " مگر شما پایه گذار حزب نبودی" ، گفتم من یکی از پایه گذارانش بودم اما دلیل نمی شود همچنان باشم.
به هر روی از صحبت در مورد حزب منصرف شد و خواست دلایل ام را برایش توضیح دهم و گفت چرا تا به حال نگفته بودی؟
به نظرم او حق دارد ، باید تا به حال این موضوع را بیان می کردم. حتی وقتی دوست گرامی آقای بینا داراب زند از زندان آزاد شد، قصد داشت یک اطلاعیه صادر کند که او هم در حزب دمکرات ایران عضویتی ندارد و از من خواست یک بیانیه مشترک بدهیم. ابتدا قبول کردم اما بعد منصرف شدم. به هر روی این قضیه عقب افتاد و الان لازم می دانم به اطلاع همه دوستان و کسانی که من را می شناسند برسانم که از حدود ۹ ماه پیش ، از فعالیت در حزب دمکرات ایران دور بودم و دیگر عضویتی در این حزب ندارم و برای دست اندرکاران حزب نیز آرزوی موفقیت دارم.
به هر روی از صحبت در مورد حزب منصرف شد و خواست دلایل ام را برایش توضیح دهم و گفت چرا تا به حال نگفته بودی؟
به نظرم او حق دارد ، باید تا به حال این موضوع را بیان می کردم. حتی وقتی دوست گرامی آقای بینا داراب زند از زندان آزاد شد، قصد داشت یک اطلاعیه صادر کند که او هم در حزب دمکرات ایران عضویتی ندارد و از من خواست یک بیانیه مشترک بدهیم. ابتدا قبول کردم اما بعد منصرف شدم. به هر روی این قضیه عقب افتاد و الان لازم می دانم به اطلاع همه دوستان و کسانی که من را می شناسند برسانم که از حدود ۹ ماه پیش ، از فعالیت در حزب دمکرات ایران دور بودم و دیگر عضویتی در این حزب ندارم و برای دست اندرکاران حزب نیز آرزوی موفقیت دارم.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی