وادار به سکوت!
زندان يک اتفاق دهشتبار در زندگی من بوده. من از آغاز جوانی، از دورانی که هنوز دانش آموز بودم، سيلی خوردن، رنج بردن و گريستن درون تنهايی ِ سلول ها را تجربه کرده ام. سال ۱۳۷۹. سال ۱۳۸۰. سال ۱۳۸۱. سال ۱۳۸۳. سال ۱۳۸۴. و امسال، سال ۱۳۸۵ ...
بله! اینها را کیانوش سنجری نوشته، او آزاد است، تنها چند روزه که آزاد شده اما انگار زندانی است. به او تلفن می کنند و می گویند حرف بزنی اینبار چند سال می روی زندان... بقیه از زبان خودش
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی