SCDPP نسل جديد: اکتبر 2006

سه‌شنبه، آبان ۰۹، ۱۳۸۵

نقل مکان!

به ناچار از بلاگفا اینجا آمدم، بلاگفا را فیلتر کردند و دیگر کسی قادر نیست از ایران به آن دسترسی داشته باشد. ضمن اینکه تضمینی وجود ندارد که بلاگفا تحمل بیشتری به خرج دهد و وبلاگ را مسدود نکند، بنابراین آنجا هم نفس کشیدن سخت شد و مجبورا به بلاگر که مال غربی هاست پناه آوردم، بلکه اینجا بتوان حرفی ماندگار زد، بدون سانسور، بدون ترس از بسته شدن!

شنبه، آبان ۰۶، ۱۳۸۵

خروج از حزب دمکرات ایران!
چند روز پیش، یک دوستی در اروپا به من تلفن کرد و گفت می خواهد در مورد حزب دمکرات ایران صحبت کند. گفتم من در این حزب عضویتی ندارم و اگر قصد داری سوالی بکنی یا پیشنهاد و انتقادی داری به من نگو و با خود دوستان در حزب تماس بگیر! با تعجب جواب داد: " مگر شما پایه گذار حزب نبودی" ، گفتم من یکی از پایه گذارانش بودم اما دلیل نمی شود همچنان باشم.
به هر روی از صحبت در مورد حزب منصرف شد و خواست دلایل ام را برایش توضیح دهم و گفت چرا تا به حال نگفته بودی؟
به نظرم او حق دارد ، باید تا به حال این موضوع را بیان می کردم. حتی وقتی دوست گرامی آقای بینا داراب زند از زندان آزاد شد، قصد داشت یک اطلاعیه صادر کند که او هم در حزب دمکرات ایران عضویتی ندارد و از من خواست یک بیانیه مشترک بدهیم. ابتدا قبول کردم اما بعد منصرف شدم. به هر روی این قضیه عقب افتاد و الان لازم می دانم به اطلاع همه دوستان و کسانی که من را می شناسند برسانم که از حدود ۹ ماه پیش ، از فعالیت در حزب دمکرات ایران دور بودم و دیگر عضویتی در این حزب ندارم و برای دست اندرکاران حزب نیز آرزوی موفقیت دارم.

جمعه، مهر ۲۱، ۱۳۸۵

باطبی و مرخصی 48 ساعته!

علارغم اینکه احمد نزدیک سه ماه در
بند ۲۰۹ اطلاعات بوده، فقط یک مرخصی ۴۸ ساعته به او دادند. اگر تلاش آقای مهندس
میثمی برای تودیع وثیقه نبود شاید این مرخصی ۴۸ ساعته هم به احمد تعلق نمی
گرفت. در عذابم که این دوست عزیزم باید این شرایط سخت و دردآور را تحمل کند و رنج
آور تر اینکه همسر و خانواده او مجبور هستند اجبار روزگار را تحمل کنند! ببینید عکس
احمد را بعد از مرخصی از زندان انفرادی و اطلاعیه کمیته دفاع را.



احمد باطبی دانشجوی زندانی
با قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی به مدت ۴۸ ساعت به مرخصی آمد.


به گزارش واحد خبری کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان
سیاسی ، ماموران وزارت اطلاعات امروز ساعت ۱۰ صبح احمد باطبی را به همسرش تحويل
داده و از وی خواسته اند این مدت را در محيطی ايزوله با خانواده خود
سپری نمايد و پس از پايان زمان ۴۸ ساعت خود را به زندان اوين معرفی
نمايد.

وثیقه تودیع شده توسط آقای لطف الله ميثمی مدیر
مسئول مجله چشم انداز ایران صورت گرفته است چرا که خانواده احمد باطبی از توان
تودیع چنین وثیقه ای برخوردار نبودند
احمد باطبی یکی از متهمان اصلی کوی دانشگاه، پس
از دستگیری و شکنجه در زندان توحید در سال ۱۳۷۸، از سوی شعبه ۶ دادگاه انقلاب ابتدا
به اعدام و سپس با دو درجه تخفیف به ۱۵ سال حبس محکوم شد. او که برای درمان
بیماریهای خود در مرخصی استعلاجی بود ،در مرداد ماه امسال یعنی ۲ روز پیش
از درگذشت اکبر محمدی در زندان ، دستگیر و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل
گردید.

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی


www.komitedefa.mihanblog.com

دوشنبه، مهر ۱۰، ۱۳۸۵

عمران را هم گرفتند!
عمران صلاحی هم رفت! آری ،مردی پاک و خوش قلب با رفتاری به قول
نزدیکانش که از ادبیات ما راندند و عرصه را برایش تنگ کردند. عمران در ۶۰ سالگی
دیگر توان این همه فشار و عذاب را نداشت و دیگر قلبش تاب نیاورد. روشن است، او هم
چون بسیاری دیگر که قصد خدمت به ادبیات و فرهنگ را داشتند و به پویایی و شادابی
جامعه می اندیشیدند باید به انزوا می رفت، همان چیزی که استبداد فریاد می زند.

عمران صلاحی طنزپرداز ، به خوبی می دانست چگونه بخنداند و طنز
بگوید. یادش گرامی و روحش شاد!

بیشتر از این نمی گویم چرا که دوست دارم نوشته های شهرام
رفیع زاده
و ابراهیم نبوی را ، که بهتر از من عمران را می شناسند
بخوانید.

فقط بگویم که وقتی انسانی چون عمران با روحیه ای شاد، لطیف و
انسانی در ۶۰ سالگی دچار سکته قلبی می شود، یعنی باید به یک فاجعه انسانی
باید پی برد!

Free Blog Counter